آفت کش ها
آفت کش ها موادی شیمیایی و دارای فعالیت سمی ویژهای است که گونههای مختلف آفات، حساسیت ویژهای نسبت به آن دارند. لذا، با غلظتهایی به کار میروند که آفت را بکشند ولی بر طیف وسیعی از موجودات زنده غیر هدف تاثیر نداشته باشند. آفتکش دلخواه، مادهای شیمیایی است که قویا مختص یک گونه آفت باشد.
در سالهای اخیر، تعداد آفت کش ها و میزان استفاده از آنها به نحو نمایانی افزایش یافته است. واژه آفت کش ها شامل حشرهکشها، کنه کشها، علف کشها، قارچ کشها و جلبککشها و در واقع هر ماده شیمیایی مورد استفاده برای کنترل یک موجود زنده ناخواسته (به غیر از باکتریها)، (حتی«روتنون» که برای کشتن ماهیان ناخواسته به کار میرود) است.
از نقطهنظر مصرفکننده، آفتکش باید آن چنان پایدار باشد که نیازی به استعمال مجدد آن نباشد. لیکن، از نقطهنظر زیست محیطی، آفتکش باید ناپایدار باشد تا از انباشته شدن آن در کلیه اجزا محیط و ایجاد اثرات جانبی ناخواسته ممانعت شود. مثلا، حشرهکش D.D.T بسیار پایدار است و میتواند در زنجیره غذایی متراکم گردد و نهایتا بر ضخامت پوسته تخم پرندگان شکارچی تاثیر بگذارد.
چون آفت کش ها برای کشتن موجودات زنده طراحی شده و مورد استفاده قرار میگیرند و به دلیل احتمال بروز عوارض جانبی ناخواسته، متهم کردن آنها در هر حادثه و مسمومیت ماهی، هنگامی که هیچ عامل آشکاری برای آسیبهای وارده وجود نداشته باشد، وسوسهانگیز است.
لیکن موارد زیادی وجود دارند که آفتکشها علت بروز آسیب فرض شده بودند اما عوامل دیگری علت حقیقی بودند. برخی از موارد مسمومیت ماهیان با آفتکشها مشهود هستند.
نشتهای اتفاقی در اثر حوادث جادهای و سوانح در کارخانهها، افشاندن بیش از حد آنها در آب یا دفع بدون ملاحضه افشانندهها و ظروف آفتکشها میتوانند بهروشنی، بهعنوان عوامل تلفات شناسایی شوند. خصوصا اگر غلظتهای اندازهگیری یا محاسبه شده در آب به میزان زیادی از LC50 نود و شش ساعته بیشتر شوند. موارد نشت طولانی آفتکشها موجود در مزارع و جنگلها با سهولت کمتری شناسایی میشوند. علاوه بر اثرات مستقیم حاد و مزمن، یک فعالیت غیرمستقیم آنها نیز ممکن است مهم باشد.
کاربرد ناشیانه علفکشها و جلبککشها در آب، یا آلودگی اتفاق آبهای سطحی با این مواد شیمیایی میتواند مقادیر زیادی از گیاهان آبزی و جلبکها را بکشد.
تجزیه سریع این مواد آلی، (گیاهان و جلبکها) نیاز قابلملاحضه آب به اکسیژن محلول را ایجاد میکند. این امر منجر به کمبود اکسیژن میگردد و ممکن است ماهیان در اثر خفگی تلف شوند.
کاهش یا تخریب کامل منابع غذایی طبیعی ماهیان یکی دیگر از تبعات غیرمستقیم و بالقوه خطرناک آلودگی موجودات آبزی با آفتکشهاست. بسیاری از موجودات زندهای که ماهی را به عنوان غذا مصرف میکند، بسیار بیشتر از خود ماهیان به آفت کشها، خصوصا حشرهکشها، حساس هستند.
مثلا LC50 سم سولدپ که یک حشرهکش ارگانو فسفره (ماده فعال=تریکلوروفن25%) است، برای کپور معمولی مساوی 454 میلیگرم در لیتر بوده، در صورتی که برای DAPHNIA MAGNA از 0002/0 تا 001/0 میلیگرم در لیتر است.
آفت کش ها، علاوه بر ماده فعال، دارای تعداد دیگری ماده شیمیایی بوده که برخی اوقات بسیار بیشتر از خود ماده فعال برای ماهی سمی هستند.
هنگامی که یک آفتکش وارد محیط آبی میشود، ممکن است ماده فعال آن دچار تغییرات شیمیایی و زیستشناختی شود. مثلا پاراتیون به طریق زیستی تجزیه میگردد و پاراکسون تشکیل میدهد که ترکیبی بسیار سمیتر است. تریکلوروفن نیز تجزیه میشود و ترکیب دی کلروفوس را به وجود میآورد که بسیاری سمیتر است.
لذا نبود یک ماده فعال معین در آب، موجود نبودن فرآوردههای تجزیهای مضر در آب را تضمین نمیکند. برخی از علفکشها مانند: (Reglone & Gramoxone-s) در پرورش ماهی و مدیریت آب برای کشتن گیاهان آبزی ناخواسته به کار میروند. حشرهکشها در پرورش ماهی و مدیریت آب برای کشتن گیاهان آبزی ناخواسته به کار میروند.
حشرهکشهای ارگانو فسفرهای که ماده اصلی آن تویکلورفن است، از قبیل سولدپ، مازوتن، نگوون و غیره، به منظور کاهش تعداد دافنی جهت جلوگیری از کمبود اکسیژن در آب، کشتن سیکلوپیدهای شکارچی قبل از ذخیرهدار کردن استخر با بچه ماهیان دارای کیسه زرده، کنترل انگلهای کپور ماهیان و سایر مقاصد مدیریتی به کار میروند. ممکن است آفتکشهایی که بر پایه «اکسی کلرید مس» تولید شدهاند برای کنترل انگلهای ماهیان، شامل کنترل میزبانهای واسطه شکمپا و کشتن جلبکهایی که بیش از حد رشد کردهاند، به کار روند.
با وجود این بسیاری از آفتکشها میتوانند به ماهیان آسیب وارد کنند. آفتکشهایی بیشترین سمیت را دارند که بر پایه هیدروکلرورهای کربن (مثلD.D.T و دیلدرین)، ترکیبات ارگانو فسفره، کارباماتها و تیو کارباماتها، مشتقات اسید کربو کسیلیک، اوره جایگزین، تریازینها و دیازینها، پیره تروئیدهای سنتزی و ترکیبات فلزی تولید شدهاند.